بیتالمقدس؛ تاریخ کهن، فرهنگ زنده و طعمهای اصیل

قدس، بزرگترین شهر فلسطین اشغالی از نظر مساحت و جمعیت است و از نظر دینی و اقتصادی نیز مهمترین شهر این سرزمین به شمار میرود. سال هاست که نام قدس با تعارضات و درگیریها عجین است و این موضوع باعث شده غنای فرهنگی و باستانی و ویژگیهای شهری آن مورد غفلت واقع شود. در این مقاله به معرفی شهری پنج هزار ساله که در دهههای اخیر جزو خبرسازترین شهرهای دنیا بوده است، میپردازیم: قدس الشریف.
مساله قدس و فلسطین
این شهر در زبان عربی با نامهایی همچون بیتالمَقدَس و بیت المُقدّس، قدس الشریف و اولیالقبلتین شناخته میشود و در کتاب مقدس با نام اورشلیم آمده است. اسرائیل نیز بهطور رسمی آن را اورشلیم قدس مینامد.
نزاع بر سر وضعیت قدس، یکی از مسائل محوری در درگیری اعراب و اسرائیلیهاست. پس از جنگ سال 1967 میان ارتشهای عربی (مصر، لبنان، سوریه، اردن، عربستان و عراق) و اسرائیل، دولت اسرائیل قدس شرقی را که پیش از آن تحت حاکمیت اردن بود، اشغال و آن را به اسرائیل الحاق کرد و بخشی جداییناپذیر از خود دانست.
با این حال، اکثریت جامعه بینالمللی این الحاق را به رسمیت نشناخته و همچنان قدس شرقی را منطقهای مورد مناقشه میداند و بارها خواستار حل این موضوع از طریق مذاکرات صلحآمیز میان اسرائیل و فلسطینیها شده است.
عربها، فلسطینیها و بخش وسیعی از حامیان مسئله فلسطین، قدس را پایتخت آینده دولت فلسطین پس از آزادی میدانند، همانطور که در سند اعلام استقلال فلسطین که در 15 نوامبر 1988 در الجزایر صادر شد، ذکر شده است.
در مقابل، اسرائیل نیز قدس را پایتخت خود میداند و به تفکیک این شهر به دو قسمت شرقی و غربی رضایت نداده و بخش شرقی شهر را پس از جنگ 1967 اشغال کرد. درهمین راستا، پارلمان اسرائیل در 31 ژوئیه 1980 قانونی به نام «قانون اساسی: قدس پایتخت اسرائیل» تصویب کرد که قدس بهعنوان پایتخت اسراییل، با مرزهایی که در سال 1967 توسط دولت اسرائیل تعیین شده بود، به یک اصل قانون اساسی در قوانین این کشور تبدیل شد.
در پاسخ، شورای امنیت سازمان ملل متحد در همان سال دو قطعنامه 476 و 478 را صادر کرد که طی آنها، اقدام اسرائیل را محکوم کرد و آن را مغایر با حقوق بینالملل دانست. همچنین تأکید کرد که این اقدام نباید مانع از اعمال کنوانسیون چهارم ژنو سال 1949 بر بخش شرقی قدس شود. طبق این قطعنامهها، قدس باید بخشی از استان قدس تحت حاکمیت دولت فلسطین باشد.
سازمان آزادیبخش فلسطین (ساف) مرکزی به نام بیتالشرق را در قدس اداره میکرد، اما این مرکز در سال 2001 با دستور وزارت کشور اسرائیل تعطیل شد.
بیشتر ادارات دولتی اسرائیل در قدس غربی واقع شدهاند که شامل پارلمان اسرائیل (کنیست)، دفاتر نخستوزیر و رئیس دولت و دیوان عالی میشود.
علاوه بر این، دانشگاه عبری، موزه اسرائیل و مزار الکتاب (متحف اسرائیل) نیز در این شهر قرار دارند. باغ آفرینشِ کتاب مقدس که یکی از جاذبههای مهم در گردشگری داخلی محسوب میشود و ورزشگاه تدی Teddy Stadium، یکی از بزرگترین و مهمترین ورزشگاههای فوتبال در اسرائیل، نیز در قدس واقع شدهاند.
موقعیت جغرافیایی قدس
قدس در رشتهکوههای الخلیل و در منطقهای بین دریای مدیترانه و بخش شمالی دریای مرده یا همان بحرالمیّت واقع شده است. این شهر در طول زمان رشد کرده و مرزهایش بسیار فراتر از آنچه در دورههای گذشته بوده، گسترش یافته است.

اهمیت قدس برای ادیان ابراهیمی
قدس، شهری مقدس برای پیروان سه دین ابراهیمی یعنی یهودیت، مسیحیت و اسلام است.
اهمیت قدس در یهودیت
این شهر پس از آنکه توسط داوود نبی (پیامبر و پادشاه بنیاسرائیل) فتح شد و بهعنوان پایتخت پادشاهی متحد قوم اسرائیل در حدود 1000 سال قبل از میلاد مسیح انتخاب شد، به مقدسترین مکان تبدیل گشت. سپس همانطور که در تورات آمده است، پسر داوود (سلیمان)، نخستین معبد را در این شهر بنا کرد و دومین معبد مقدس یا معبد هیرود نیز در همین شهر بوده است. امروزه یهودیان در کنار «دیوار ندبه» یا «دیوار غربی» که آن را باقیماندهای از معبد دوم میدانند، عبادت میکنند. نام این معبد 632 بار در کتاب مقدس ذکر شده است.
قدس یا اورشلیم، یکی از چهار شهر مقدس یهودیان محسوب میشود و در کنار شهرهای صفاد، حبرون و طبریه، محل سکونت بسیاری از دانشمندان مذهبی یهودی هم بوده است.
تمامی کنیسهها در سراسر جهان به سمت قدس و محرابهای آن قرار دارند. بر اساس تلمود و شریعت یهودی، نماز باید به سمت قدس و معبد هیرود خوانده شود و بسیاری از خانوادههای یهودی یک «تابلو مزراح» (قبله نمای یهودی) در خانههای خود نصب میکنند تا قبله نماز را مشخص کنند. قدس 669 بار در تاناخ یا تَنَخ (کتاب مقدس عبرانی، شامل متون مقدس عبری تورات، نوییم و کتوویم) ذکر شده است، و نام «صهیون» که به طور مشخص به قدس و گاهی به تمامی فلسطین اطلاق میشود، 154 بار ذکر شده است.
اهمیت قدس در مسیحیت
برخی بر این باورند که اتاقی که حضرت عیسی و حواریونش در آن، شام آخر( آخرین وعده غذایی عیسی و حواریونش) را رقم زدند، در کوه صهیون واقع است، در همان بنایی که مقبره داوود نبی نیز در آن قرار دارد.
مقدسترین مکان مسیحی در قدس، کلیسای قیامت (رستاخیز) است که مسیحیان از سراسر جهان برای زیارت آن از حدود دو هزار سال پیش به این مکان میآیند. برخی از کارشناسان و تاریخنگاران بر این باورند که کلیسای قیامت یا مقبره مقدس، بیشترین احتمال را دارد که بر روی تپه جلجته ساخته شده باشد.
اهمیت قدس در اسلام
قدس، سومین شهر مقدس مسلمانان، پس از مکه و مدینه است. این شهر در حدود سال 610 میلادی نخستین قبله مسلمانان بود و آنها بهسوی آن نماز میخواندند. همچنین، به باور مسلمانان، پیامبر اسلام محمد بن عبدالله از این مکان به آسمان عروج کرد. این مساله در سوره اسرا در کتاب قرآن، مطرح و نام مسجدالاقصی ذکر شده است. قدس پس از واقعه اسراء و معراج، که طبق اعتقاد اسلامی در حدود سال 620 میلادی اتفاق افتاد، جایگاه دینی بسیار مهمی در اسلام پیدا کرد. طبق این باور، پیامبر اسلام حضرت محمد (صلى الله علیه وسلم) شبانه به وسیله جبرئیل از مسجد الحرام در مکه به مسجد الاقصی در قدس سفر کرد.
در این سفر، پیامبر (ص) از سنگ مقدس در قدس به آسمانها عروج کرد، جایی که با تمام پیامبران و رسولان پیش از خود دیدار کرده و تعلیمات نماز و نحوهی آن را دریافت نمود.
همانطور که در سوره اسراء آمده است: ﴿سُبْحَانَ الَّذِی أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَیْلاً مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى الَّذِی بَارَکْنَا حَوْلَهُ لِنُرِیَهُ مِنْ آیَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِیعُ الْبَصِیرُ﴾ تمام مفسران بر این باورند که مقصود از مسجد الاقصی در این آیه، خود شهر قدس است که به دلیل فاصله زیادش از مسجد الحرام، «الاقصی» نامیده شده است.
با توجه به اهمیت بالای اتفاقات حادث شده در این مکان، شهر قدیمی قدس، میزبان تعداد زیادی از مکانهای مذهبی مهم است، مانند کلیسای قیامت، دیوار براق، و مسجدالاقصی که خود شامل چندین مکان مقدس مهم است، از جمله مسجد قبهالصخره و مسجد قِبلی. با وجود این، مساحت کل آن کمتر از یک کیلومتر، یعنی 0.9 کیلومتر مربع (0.35 مایل مربع) است.
نگاهی به تاریخچه پر افت و خیز بیتالمقدس
انسانها از هزاره چهارم پیش از میلاد در مکانی که شهر قدس در آن ساخته شده است، سکونت داشتند؛ موضوعی که قدس را به یکی از کهنترین شهرهای مسکونی جهان تبدیل میکند. قدس در طول تاریخ طولانی خود، دو بار تخریب شده، 23 بار تحت محاصره قرار گرفته، 52 بار مورد حمله واقع شده و 44 بار تصرف شده و از دست رفته است.
بیت المقدس در دوران کنعانی
کاوشهای باستانشناسی نشان دادهاند که برخی از ظروف سفالی در منطقهای موسوم به شهر داوود، که در حال حاضر در محدوده قدس قرار دارد، مربوط به حدود هزاره چهارم پیش از میلاد یعنی عصر مس هستند. همچنین، کشفیات دیگری از وجود یک اجتماع انسانی در آغاز عصر برنز (حدود سالهای 3000 تا 2800 پیش از میلاد) خبر میدهند.
برخی تاریخنگاران بر این باورند که بنیانگذاران این شهر، کنعانیان بودند، مردمی که در هزاره سوم پیش از میلاد در فلسطین سکونت داشتند. در همین دوره، عربهای سامی طی دو موج بزرگ به این منطقه مهاجرت کردند: نخستین موج در آغاز هزاره سوم پیش از میلاد و دومی در آغاز هزاره دوم پیش از میلاد.
با این حال، برخی دیگر از پژوهشگران، از جمله باستانشناس بریتانیایی، کاتلین کنیون، بر این باورند که قدس در حدود سال 2600 پیش از میلاد توسط اقوام سامی تأسیس شده است.
نخستین اشاره به اجتماع انسانی در مکان قدس در نامههای نفرین فرعونی از قرن هجدهم پیش از میلاد یافت شده است. در این اسناد، از قدس با نام أشمام یاد شده و آن را بهعنوان یکی از اجتماعات دشمنانی ذکر کردهاند که باید نفرین شوند تا به ارتشهای مصری آسیب نرسانند.
مطابق تورات، شهر قدس توسط سام بن نوح و عابر، نوه سام، که از اجداد حضرت ابراهیم (پدر همه پیامبران و جد آنها) بود، بنیانگذاری شده است. در آن زمان، مردمی به نام یبوسیها در این منطقه زندگی میکردند و شهر به نام آنها یبوس نامیده شد.


شهر در دوره ملکی صادق، یکی از پادشاهان یبوسی که همزمان با مأموریت حضرت ابراهیم بود، رونق یافت و این وضعیت تا زمان یشوع (نام دیگر عیسی مسیح) ادامه داشت. در این دوره، شهر در محدوده اراضی تحت حاکمیت قبیله بنیامین قرار گرفت. با این حال، یبوسیها همچنان در شهر سکونت داشتند، زیرا بنیامینها نتوانستند آنها را کاملاً از شهر بیرون کنند.
در حدود 1000 سال پیش از میلاد مسیح، داوود پادشاه و پیامبر بنی اسرائیل، شهر را از یبوسیها تصرف کرد و آن را به پایتخت پادشاهی خود تبدیل کرد.
کاوشهای باستانشناسی اخیر نشان دادهاند که در مرکز قدس، پایههای سنگی عظیمی وجود دارد که اسرائیلیها ادعا میکنند بقایای معبد داوود است. با این حال، کارهای کاوش پس از این ادعا متوقف شد تا زمانی که این موضوع توسط مفسران تورات تأیید شود.
الهیاکل در بیت المقدس
برج القلعه یا برج داود و دیوارهای شهر قدیم از جمله آثار تاریخی مهم در قدس هستند. برج داوود برای استحکام دفاعی دروازه یافا ساخته شده بوده و در دورههای مختلف تاریخی از شهر بیت المقدس محافظت کرده است. قدمت برج داوود به بیش از ۲۷۰۰ سال پیش بازمیگردد.

البته برج داوود، صدها سال پس از سلطنت شاه داوود بنا شد، اما این برج از هزاران سال پیش به این نام، خطاب شده است.
طبق اسناد عبری، حکومت داوود پیامبر بر پادشاهی اسرائیل 40 سال بهطول انجامید، دقیقاً تا سال 970 پیش از میلاد. پس از مرگ او، پسرش سلیمان جانشین وی شد و 33 سال حکومت کرد. در دوران حکومت سلیمان، هیکل شهر یا هیکل سلیمان بر روی کوه موریه ساخته شد که طبق باور یهودیان، محل نگهداری تابوت عهد بوده است (صندوق عهد یا تابوت عهد، تابوتی حاوی دو لوح سنگی بود که «ده فرمان خدا به موسی» بر روی آن نوشته شده بود). کوه موریه هم اکنون محل قرارگیری مسجدالاقصی است.

شهر قدس از سال 975 پیش از میلاد بهعنوان شهر مقدس شناخته شد و پایتخت پادشاهی بنی اسرائیل متحد (دوران پادشاهی طالوت، داوود و سلیمان در حدود 1000 سال قبل از میلاد) شد.

پس از وفات سلیمان، پادشاهی به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم شد، که این تقسیمبندی به دلیل شورش قبایل عبری شمالی علیه قبیله یهودای جنوبی بود که خاندان داوود به آن تعلق داشتند. بدین ترتیب قسمت جنوبی به پادشاهی یهودا معروف شد و قدس، پایتخت آن بود و تحت رهبری رحبعام بن سلیمان قرار گرفت. قسمت شمالی نیز با نام پادشاهی اسراییل فرمانروایی میشد.
تصرف قدس توسط بابلیها
در سال 587 پیش از میلاد، پادشاه بابلی به نام نبوکدنصر دوم، قدس را تصرف کرد. بعد از آن که صدقیا بن یوشیا آخرین پادشاه یهودی را شکست داد. او یهودیان باقیمانده در شهر، از جمله پادشاه صدقیا را به بابل تبعید کرد. وی همچنین به تخریب گسترده شهر پرداخت و معبد سلیمان را نابود کرد، که این کار به پایان دوران معبد اول انجامید، که توسط مورخان به آن اشاره میشود.
قدس در تصرف امپراطوری پارس
بعد از 50 سال اسارت یهودیان در بابل، پادشاه ایران، کوروش بزرگ در سال 538 پیش از میلاد به یهودیان اسیر در بابل اجازه داد تا به قدس بازگشته و معبد ویران شده را دوباره بسازند. پس از آن، تعدادی از یهودیان به قدس بازگشتند و ساخت معبد دوم را آغاز کردند که در سال 516 پیش از میلاد در زمان پادشاهی داریوش اول به پایان رسید و بعداً به نام معبد هیرود شناخته شد، زیرا پادشاه هیرود بزرگ آن را گسترش داد.

در حدود سال 445 پیش از میلاد، پادشاه ایرانی، ارتحشستا اول (اردشیر اول)، فرمانی صادر کرد که به ساکنان شهر اجازه داد تا دیوارهای شهر را بازسازی کنند. قدس همچنان در طی دهههای بعدی، پایتخت پادشاهی یهودا باقی ماند.
قدس در سیطره اسکندر مقدونی
در سال 333 پیش از میلاد، امپراطوری پارس، فلسطین و قدس را در جنگ با اسکندر مقدونی از دست داد. پس از مرگ اسکندر، جانشینان مقدونی او از جمله بطلمیوس اول در همان سال شهر را تصرف کرده و آن را همراه با فلسطین به قلمرو خود در مصر ضمیمه کرد.
در سال 198 پیش از میلاد، بطلمیوس پنجم، قدس و پادشاهی یهودا را به سلوکیان سوریه، تحت رهبری آنتیوخوس سوم بزرگ از دست داد. یونانیها تلاش کردند تا فرهنگ خود را بر شهر تحمیل کنند و آن را به یک شهر هلنیستی (فرهنگ رواج یافته یونانی در آن دوران) تبدیل کنند، اما این تلاش در سال 168 پیش از میلاد با شورش مکابیها علیه آنتیوخوس چهارم شکست خورد. آنها تحت رهبری متیاس، رئیس کاهنان و پنج پسرش موفق شدند پادشاهی حشمونائی را تأسیس کنند و قدس را در سال 152 پیش از میلاد به عنوان پایتخت خود قرار دهند.
تسلط رومیان بر قدس
در سال 63 پیش از میلاد، ژنرال رومی، پمپیوس بزرگ، با استفاده از اختلافات در خاندان حشمونائی بر قدس تسلط یافت و به این ترتیب قدس به جمهوری روم پیوست.
رومیها برای تضمین کنترل خود بر پادشاهی یهودا، هِرود اول را بهعنوان پادشاه یهودیان منصوب کردند. هِرود، دوره سلطنت خود را به زیباسازی شهر و توسعه زیرساختهای آن اختصاص داد، او دیوارها، کاخها، برجها و قلعههای زیادی ساخت و معبد را گسترش داد به طوری که منطقهای که معبد در آن قرار داشت، دو برابر شد.
پس از مرگ هِرود اول در سال ۶ پیش از میلاد، هِرود دوم جانشین او شد و تا سال ۶ میلادی بر قدس حکومت کرد. اما به دلیل عدم اعتماد حکومت روم به هِرود دوم، رومیها پادشاهی یهودا را تحت کنترل مستقیم خود درآوردند و آن را به مستعمره یهودیه تبدیل کردند.
قدس در زمان حکومت رومیان، شاهد وقایعی بود که از آن جمله میتوان به شورش بزرگ یهودیان اشاره کرد که از سال ۶۶ تا ۷۰ میلادی به طول انجامید. یهودیان در قدس، شورش کرده و دست به نافرمانی مدنی زدند که توسط فرمانده رومی، تیتوس، با خشونت سرکوب شد. در این سرکوب، شهر به آتش کشیده شد و بسیاری از یهودیان اسیر شدند، معبد برای بار دوم تخریب گردید و وضعیت تحت اشغال رومیها به حالت عادی برگشت.

یهودیان دوباره در سالهای ۱۱۵ و ۱۳۲ میلادی دست به شورش زدند. آخرین شورش، که به شورش شمعون بن کوکبه شناخته میشود، به رهبری یکی از فرماندهان شورشی بود. در این شورش، یهودیان موفق شدند قدس را بهمدت کوتاهی بهدست آورند و آن را دوباره پایتخت پادشاهی یهودا اعلام کنند. اما امپراتور روم، هادریان، به شدت با شورشیان برخورد کرد و این منجر به تخریب دوباره قدس شد. یهودیان از شهر اخراج شدند و تنها مسیحیان در آن باقی ماندند.
از شدت خشم هادریان نسبت به یهودیان، او فرمانی صادر کرد که شهر باید به شکلی رومی بازسازی شود. نام شهر به ایلیا کاپیتولین تغییر یافت و دستور داد که هیچ یهودی در آن سکونت نکند. همچنین نام مستعمره یهودیه به مستعمره سوریه فلسطین تغییر یافت، بهافتخار فلسطینیان که در سواحل جنوبی سرزمین کنعانی زندگی میکردند.
شهر قدس پس از قیام شمعون بن کوکبه، تحت کنترل رومیان و سپس رومیان بیزانسی قرار گرفت در طول پنج قرن بعد، پس از آن که امپراتور رومی، کنستانتین اول، پایتخت امپراتوری روم را از روم به بیزانس منتقل کرد و مسیحیت را به عنوان دین رسمی دولت اعلام نمود، دستور داد تا تعدادی از معابد مسیحی در قدس ساخته شود. برجستهترین این معابد، کلیسای قیامت (رستاخیز) بود که در سال ۳۲۶ میلادی ساخته شد و این رویداد، نقطه عطفی برای مسیحیان در شهر بود، زیرا دیگر تحت آزار و اذیت نبودند و میتوانستند آزادانه مراسم دینی خود را انجام دهند.
قدس پس از آن به همراه اسکندریه، روم، قسطنطنیه و انطاکیه به یکی از پنج مرکز بزرگ پاتریارکها تبدیل شد (پاتریارک به معنی بزرگان، شیوخ و آباء است و در آن زمان به شهرهای بااهمیت مسیحیان که محل حضور و اجماع بزرگان و اسقفان بارز کلیسا و اجرای آیینها بودند، اطلاق میشد). از آن زمان، شهر به رشد و گسترش ادامه داد، جمعیت آن به حدود ۲۰۰,۰۰۰ نفر رسید و مساحت آن به ۲ کیلومتر مربع (۰.۸ مایل مربع) رسید. ورود یهودیان به قدس در طول سلطنت کنستانتین اول تا قرن هفتم میلادی ممنوع بود.
پس از تقسیم امپراتوری روم در سال 395 میلادی به دو بخش متخاصم، امپراتوری غربی با پایتختی در روم و امپراتوری شرقی یا بیزانسی با پایتختی در قسطنطنیه، قدس و سایر بخشهای شام تحت کنترل امپراتوری بیزانس قرار گرفتند. این تقسیمبندی به ایران ساسانی، انگیزهای برای حمله به قدس داد. شاه ایران، خسرو دوم، فرماندهان ارتش خود، شهربراز و شاهین، را مأمور کرد تا به سوریه حمله کرده و قدس را از دست رومیها بگیرند. این دو نفر توانستند با کمک یهودیان فلسطینی که از بیزانسیها ناراضی بودند، موفق به تصرف قدس شوند.
فتح مجدد قدس توسط ایرانیان و بازپسگیری آن توسط رومیها
ایرانیها در سال 614 میلادی پس از محاصرهای که 21 روز طول کشید، شهر را فتح کردند. قدس به مدت 15 سال تحت سلطه ایرانیها باقی ماند تا اینکه در سال 629 میلادی، رومیها تحت فرماندهی امپراتور هرقل (هراکلیوس) توانستند آن را باز پس گیرند. قدس تا فتح اسلامی در سال 636 میلادی، تحت سلطه رومیها باقی ماند.

این نقاشی اسپانیایی، اثری از قرن پانزدهم است که در آن امپراتور هرکول (هراکلیوس)، صلیب واقعی را پس از بازپسگیری به قدس باز میگرداند، در حالی که قدیسه هلنا او را همراهی میکند.
مسلمانان بر این باورند که در این دوران، بهویژه در حدود سال 621 میلادی، ماجرای معراج اتفاق افتاده است. پیامبر اسلام، محمد (ص)، از سوی جبرئیل، شبانه از مسجد الحرام به مسجد الاقصی منتقل شد و سپس به آسمانها صعود کرد، جایی که پیامبران و رسولان پیشین را مشاهده کرد و پس از آن از سوی خداوند، تعداد نمازهای واجب بر انسان را فراگرفت.
بهدلیل این واقعه، قدس، سومین مکان مقدس برای مسلمانان به شمار میرود.
فتح قدس توسط مسلمانان
پس از واقعه اسراء و معراج پیامبر مسلمانان، قدس برای مسلمانان تبدیل به شهری مقدس شد. بعد از آنکه نماز بر مسلمانان واجب گردید، آنان در هنگام نماز به سوی این شهر میایستادند. اما حدود 16 ماه بعد، مسلمانان به سمت مکه، تغییر قبله دادند؛ چون یهودیان، پیامبر (ص) و مسلمانان را به دلیل پذیرش قبله یهودیان تمسخر میکردند و دلایل دیگری نیز وجود داشت.
در دوران خلافت عمر بن الخطاب، عمرو بن العاص و ابوعبیده بن جراح برای فتح فلسطین و گسترش دعوت اسلامی به آنجا فرستاده شدند. اما قدس مقاومت کرد و فتح آن برای مسلمانان دشوار بود زیرا دیوارهای آن مستحکم بود و اهل آن در داخل دیوارها پناه گرفته بودند.
با طولانی شدن محاصره، رئیس اسقفها، صفرونیوس، از مسلمانان خواست که تنها شهر را به خود عمر بن الخطاب تسلیم کند. بنابراین عمرو بن العاص نامهای به عمر در مدینه فرستاد و آنچه را که صفرونیوس خواسته بود، اطلاع داد.
عمر به همراه خادمش سفری دشوار به قدس آغاز کرد. هنگامی که به نزدیکیهای قدس رسیدند، صفرونیوس و اسقفها به دیدار آنان آمدند و عمر وارد شهر شد.
عمر بن الخطاب با مسیحیان، عهدنامهای به نام «عهدنامه عمری» نوشت که در آن آزادی مذهبی مسیحیان را در ازای جزیه، تضمین کرد و همچنین از آنها در برابر حملات و تهدیدات محافظت مینمود.
پس از فتح، مسلمانان به یهودیان اجازه دادند تا دوباره به شهر بازگردند و در آن سکونت کنند و قوانینی مشابه آنچه برای مسیحیان اجرا کرده بودند، برای یهودیان نیز اعمال شد که شامل محافظت از مقدسات آنها در ازای جزیه بود. مسلمانان، مسجدی در محلی که عمر بن الخطاب نماز خوانده بود، نزدیک ورودی کلیسای قیامت ساختند. اسقف بزرگ «ارکولف»، که از سال 679 تا 688 در قدس زندگی میکرد، گفته است که مسجد عمر بن الخطاب یک بنای چوبی مربع شکل بوده است که بر روی خرابههای ساختمانها و سازههای قدیمی ساخته شده بود و گنجایش حدود 3,000 نمازگزار را داشته است.

پس از فتح شهر، عمر بن الخطاب به جستجوی مکان مسجد الاقصی و صخره مقدس که در قرآن ذکر شده بود، پرداخت. او به روایتهایی که از پیامبر اسلام حضرت محمد صلی الله علیه و آله شنیده بود در شب معراج توجه داشت و از صحابه، کعب الاحبار (که یهودی بود و مسلمان شده بود) و پطرارک (پاتریارک) صفرونیس سوال کرد.
در مدت کوتاهی، خلیفه مکان مسجد الاقصی و صخره مقدس را پیدا کرد و آن مکان پر از خاک بود که تقریباً آثار آن را پنهان کرده بود. عمر بن الخطاب دستور داد که مسجد در همان مکان ساخته شود و سایهبانی چوبی بر روی صخره مقدس قرار داده شود.

سپس، در دوره خلیفه اموی، عبدالملک بن مروان، در سال 691 میلادی، قبه الصخره بر روی صخره مقدس ساخته شد. بعد از آن، خلیفه ولید بن عبدالملک در سال 709 میلادی مسجد قِبلی را ساخت.

بر اساس گفتههای تاریخنگار قرن دهم، محمد بن احمد شمسالدین المقدسی، عبدالملک بن مروان، قبه الصخره را طلایی ساخت تا بر قبههای کلیساهای موجود در قدس غلبه کند و به عنوان یک نماد برجسته، توجه بازدیدکنندگان را جلب کند.

در دوران خلافتهای اموی و عباسی، شهر قدس توجه زیادی را جلب کرد و شاهد رونق علمی در زمینههای مختلف بود، اما شهرت آن به سرعت با بیثباتی که در دولت عباسی به وجود آمد و تقسیم آن به دولتهای کوچک، تضعیف شد.
تأثیر فروپاشی خلافت عباسی بر بیت المقدس و آغاز جنگهای صلیبی
فروپاشی خلافت عباسی و تقسیم آن به دولتهای متخاصم، منجر به تضعیف اجرای قوانین شریعت اسلامی توسط برخی از حاکمان شد. در این دوران، مسیحیان با آزار و اذیتهای بسیاری روبرو شدند. یکی از وقایع برجسته این دوره، تخریب کلیسای قیامت در بیتالمقدس توسط خلیفه فاطمی، ابوعلی منصور الحاکم بامرالله بود. همچنین، در دوران تسلط ترکان سلجوقی، در سال ۱۰۷۶ میلادی، خطراتی که زائران اروپایی را تهدید میکرد، بیشتر شدند. این زائران، که اغلب اشیای گرانبها و اموال زیادی با خود حمل میکردند، هدف حملات و غارت قرار میگرفتند. این موضوع، یکی از دلایل آغاز جنگهای صلیبی بود.

صلاحالدین ایوبی در سال 1187 میلادی توانست پس از نبرد حطین، بیتالمقدس را از صلیبیون بازپس گیرد. او با مردم شهر، رفتار مهربانانهای داشت، صلیب را از بالای قبهالصخره برداشت و از یهودیان و مسلمانان دعوت کرد که به شهر بازگردند. همچنین، به بازسازی و تقویت استحکامات شهر، توجه ویژهای نشان داد.

اما پس از درگذشت صلاحالدین، صلیبیون بار دیگر موفق شدند بیتالمقدس را در دوره حکمرانی امپراتور فردریش اول بربروسا، فرمانروای امپراتوری روم، به تصرف خود درآورند. در این دوران، شهر بیتالمقدس به دلیل کاهش اهمیت استراتژیک آن و درگیریهای داخلی فرزندان صلاحالدین، که به جای مبارزه با صلیبیون با یکدیگر نزاع میکردند، به یک روستای عادی تبدیل شد و اهمیت گذشته خود را از دست داد.
بیتالمقدس برای مدت 11 سال در دست صلیبیون باقی ماند تا اینکه در سال 1244 میلادی، ملک صالح نجمالدین ایوب توانست آن را به طور کامل بازپس گیرد.
هجوم تاتارها به قدس
در همان سال، شهر بیتالمقدس مورد حمله تاتارهای خوارزمی قرار گرفت. آنان بخش زیادی از جمعیت مسیحی شهر را نابود کرده و یهودیان را از شهر بیرون راندند؛ اما تاتارها در نبرد عین جالوت در سال 1259 میلادی، توسط ممالیک به رهبری سیفالدین قطز و ظاهر بیبرس شکست خوردند.
پس از این نبرد، فلسطین، از جمله بیتالمقدس، به سلطنت مملوکی یا ممالیک که بر مصر و شام حکومت میکرد، ملحق شد. این سلطنت تا سال 1517 میلادی ادامه یافت. در این دوره، شهر و منطقه اطراف آن با چندین زلزله و شیوع طاعون سیاه روبرو شدند که خسارات بسیاری به بار آورد.
فتح قدس توسط عثمانی
سلطان سلیم خان اول «القاطع»، فرمانروای دولت عثمانی از سال 1512 تا 1520 میلادی بود. در سال 1517 میلادی، ارتش عثمانی به رهبری سلطان سلیم اول پس از پیروزی در نبرد مرج دابق، وارد فلسطین شد و بیتالمقدس به مدت 400 سال تحت حاکمیت دولت عثمانی باقی ماند تا زمانی که در جنگ جهانی اول در سال 1917 میلادی به دست نیروهای متحدین سقوط کرد.
بیتالمقدس در دوران سلطان سلیمان اول «القانونی»، جانشین سلیم اول، دوران رونق و شکوفایی را تجربه کرد. در این دوران، او به بازسازی دیوارهای شهر و قبه الصخره پرداخت. با این حال، در بیشتر دوران عثمانی، بیتالمقدس تنها یک شهر محلی ساده باقی ماند و به لحاظ تجاری یا فرهنگی، جایگاه برجستهای نداشت، اما به دلیل جایگاه دینی خود، همچنان یکی از شهرهای مهم عثمانی بود.
در قرن نوزدهم، زندگی در بیتالمقدس بهطور چشمگیری پیشرفت کرد. مقامات عثمانی چندین تأسیسات مدرن برای تسهیل زندگی مردم ایجاد کردند؛ از جمله تأسیس مرکز پست، راهاندازی خطوط منظم برای کالسکههای عمومی و روشنایی خیابانها با چراغهای نفتی.
در میانههای قرن نوزدهم، عثمانیها اولین جاده آسفالته بین بیتالمقدس و یافا را ساختند و تا سال 1892 میلادی، این شهر از طریق خط راهآهن به سایر شهرهای شام و حجاز متصل شد.
در سالهای 1831 تا 1840 میلادی، فلسطین به بخشی از دولت مصر که توسط محمدعلی پاشا تأسیس شده بود، تبدیل شد. در این دوران، هیئتهای مذهبی و کنسولگریهای خارجی شروع به تثبیت حضور خود در بیتالمقدس کردند. در سال 1836، ابراهیم پاشا، پسر محمدعلی، به یهودیان اجازه داد تا چهار کنیسه اصلی خود از جمله کنیسه الخراب را بازسازی کنند.
در همین زمان، اهالی شام علیه حکومت مصر شورش کردند. این شورشها به دلایل مختلفی از جمله افزایش مالیاتها به میزان بیسابقه و خدمت اجباری در ارتش مصر رخ داد. یکی از این شورشها در سال 1834 در فلسطین به رهبری قاسم الاحمد، از اهالی نابلس، آغاز شد. وی با کمک قبایل ابوغوش، ارتشی از شورشیان تشکیل داد و در 31 می 1834 وارد بیتالمقدس شد. اما ارتش مصر توانست شورشیان را در ماه بعد شکست داده و عقب براند.
پس از شکست مصریها از ارتشهای متحد عثمانی و اروپایی در سال 1840، بیتالمقدس دوباره به حاکمیت عثمانی بازگشت. با این حال، بسیاری از مصریها در این شهر باقی ماندند و سکونت گزیدند. در همین دوره، گروههایی از یهودیان و مسلمانان مراکشی، از جمله مهاجرانی از شهر الجزیره و دیگر شهرهای مغرب عربی وارد بیتالمقدس شدند و در آنجا اقامت گزیدند.
در دوره عثمانی، تعداد زائران مسیحی در بیتالمقدس افزایش یافت، بهطوری که در زمان عید پاک، جمعیت مسیحیان این شهر دو برابر میشد.
در دهه 1860 میلادی، بهدلیل افزایش جمعیت، خانههایی خارج از دیوارهای بیتالمقدس ساخته شد.
قیصر آلمان، ویلهلم دوم، در سفری تاریخی به بیتالمقدس، همراه با جمعی از رجال دولت عثمانی و رهبران دینی شهر، از این منطقه بازدید کرد.

دهه 1860 میلادی، با افزایش جمعیت بیتالمقدس که عمدتاً ناشی از مهاجرتها بود، ساخت خانهها در خارج از دیوارهای شهر آغاز شد. این امر به دلیل نیاز به ایجاد تأسیسات سالمتر برای میزبانی زائران مسیحی بود، زیرا بسیاری از آنان از ازدحام جمعیت در داخل شهر و کیفیت پایین سیستم فاضلاب شکایت داشتند. یکی از تأسیسات برجستهای که در این دوره ساخته شد، مجتمع روسی در سال 1860 بود که به استقبال و اسکان زائران ارتدوکس روسی اختصاص یافت.
طبق آمارهای یک هیئت مذهبی آمریکایی، جمعیت بیتالمقدس در سال 1867 بیش از 15000 نفر تخمین زده شد. از این تعداد، 6000 نفر مسلمان و بین 4000 تا 5,000 نفر یهودی بودند. همچنین مشخص شد که تعداد زائران روسی هر سال بین 5000 تا 6,000 نفر متغیر بود.
شکست امپراطوری عثمانی و آغاز قیمومیت بریتانیا بر قدس
بیتالمقدس تحت حاکمیت عثمانی باقی ماند تا اینکه امپراتوری عثمانی در جنگ جهانی اول شکست خورد.

بیتالمقدس در سال 1917 به دست ارتش بریتانیا به فرماندهی ژنرال ادموند آلنبی سقوط کرد، پس از آنکه ارتش عثمانی در برابر آنان شکست خورد و عقبنشینی کرد.

در سال 1922، سازمان ملل به بریتانیا حق قیمومیت بر فلسطین، شرق اردن و عراق را اعطا کرد و بیتالمقدس به عنوان پایتخت فلسطین تحت قیمومت بریتانیا تعیین شد.
این دوران، شاهد افزایش مهاجرت یهودیان به بیتالمقدس بود، به ویژه پس از صدور اعلامیه بالفور توسط دولت بریتانیا. آمارها نشان میدهد که جمعیت شهر از 52000 نفر در سال 1922 به 165000 نفر در سال 1948 رسید که عمدتاً به دلیل مهاجرت یهودیان بود.
افزایش شمار یهودیان در فلسطین و بیتالمقدس، خرید زمین توسط آنان، و حمایت بریتانیا از یهودیان باعث نارضایتی مسلمانان و مسیحیان بومی شد. در نتیجه، شورشهایی در سالهای1920 و 1929رخ داد که شورش دوم به نام ثوره البراق شناخته میشود و در آن چندین یهودی کشته شدند. بریتانیا این شورشها را سرکوب کرد و با ساخت محلههای مسکونی در شمال و غرب شهر و ایجاد نهادهای آموزشی همچون دانشگاه عبری، به اسکان یهودیان کمک کرد.
تشکیل رژیم اسراییل توسط یهودیان در بیت المقدس
پس از جنگ جهانی دوم، مسئله بیتالمقدس به سازمان ملل متحد ارجاع داده شد. در تاریخ 29 نوامبر 1947، این سازمان تصمیم به بینالمللی کردن بیتالمقدس تحت نظارت خود گرفت. بر اساس این تصمیم، این وضعیت برای 10 سال اعمال میشد و شامل شهر بیتلحم نیز بود. پس از این دوره، قرار بود یک همهپرسی عمومی برگزار شود تا نظام حکومتی که اکثریت مردم شهر خواهان آن بودند تعیین شود، اما این تصمیم هرگز اجرایی نشد.
در سال 1948، بریتانیا اعلام کرد که به قیمومت خود بر فلسطین پایان میدهد و نیروهای خود را خارج میکند. در این شرایط، گروههای یهودی از خلأ سیاسی و نظامی استفاده کرده و ایجاد دولت اسرائیل را اعلام کردند. این اقدام با واکنش شدید اعراب و به ویژه فلسطینیان روبرو شد. در نتیجه، جنگی آغاز شد و بیتالمقدس مورد حمله ارتش عربی و نیروهای مقاومت فلسطینی قرار گرفت. در این حملات، تعدادی از اسرائیلیها کشته و برخی دیگر اسیر شدند. همچنین، تیراندازان عرب، بخش غربی شهر را هدف قرار دادند.
پس از جنگ 1948 میان اعراب و اسرائیلیها، شهر قدس به دو بخش تقسیم شد: بخش غربی تحت کنترل اسرائیل و بخش شرقی تحت کنترل اردن درآمد. در نوامبر همان سال، منطقهای حائل میان دو بخش ایجاد شد.
در این راستا، فرمانده اسرائیلی، موشه دایان، و همتای اردنی او ،عبدالله التل، در محله مصراره قدس دیدار کردند و مرزهای غیررسمی را روی نقشه مشخص کردند؛ در این نقشه، مناطق اسرائیل با رنگ قرمز و مناطق اردن با رنگ سبز نشان داده شد. این مرزها بعدها مبنای توافقنامه آتشبس 1949 شد که توقف درگیریها و تثبیت مرزها به صورت موقت را در پی داشت.
قدس بین سالهای 1949 تا 1967
نخستوزیر اسرائیل، دیوید بن گوریون، در سال 1948 اعلام کرد که قدس غربی، پایتخت اسرائیل است. در مقابل، اردن در سال 1950 حاکمیت خود بر قدس شرقی را به صورت رسمی اعلام کرد. این اقدام تنها توسط بریتانیا و پاکستان به رسمیت شناخته شد (البته درباره موضع پاکستان، اختلاف نظر وجود دارد).

در دوران کنترل اردن، دولت این کشور بازسازیها و مرمتهایی در قبه الصخره و مسجد الاقصی انجام داد و به مسیحیان خارجی اجازه داد از اماکن مقدس مسیحی، تحت نظارت دولت اردن بازدید کنند. اما به یهودیان، به دلایل امنیتی و سیاسی، اجازه ورود به قدس شرقی داده نشد.
جنگ 1967 فلسطین و پیامدهای آن
در جریان جنگ 1967، اسرائیل کنترل قدس شرقی را به دست گرفت. پس از آن، محدودیتهای ورود یهودیان و مسیحیان غربی به اماکن مقدس برداشته شد. همچنین، محله مغاربه تخریب شد تا میدان وسیعی برای نماز یهودیان در برابر دیوار ندبه ایجاد شود.

اسرائیل، مرزهای قدس را با ساخت شهرکها و محلههای یهودی در مناطق اشغالی گسترش داد و با برجسته کردن اماکن تاریخی یهودی در شهر، تلاش کرد یهودیسازی قدس شرقی را پیش ببرد.
نامگذاری قدس، از یبوس تا بیت المقدس
قدس در طول تاریخ، نامهای مختلفی به خود گرفته که معمولاً با دوره تاریخی مرتبط بودهاند. نخستین نام ثابت این شهر «أوروسالم» بود که به معنای «شهر صلح» است این نام در نامههای تل عَمارنه از دوران مصر باستان (حدود ۲۰۰۰ و ۱۳۳۰ قبل از میلاد) دیده شده و به معنای «بنیان سالم» است. سالم یا شالم، خدای کنعانی حامی شهر بود. از این نام، واژه «اورشلیم» در زبان عبری مشتق شد که به معنای «خانه مقدس» است. این نام ۶۸۰ بار در تورات آمده است.
توضیح: نامههای عَمارنه، آرشیوی از نامهنگاریهایی بیشتر دیپلماتیک روی لوحه میان دولت مصر و نمایندگانش بوده است.
یبوس، نامی است که بعدها از قوم یبوسیها (شاخهای از کنعانیان) گرفته شد. یبوسیها قلعهای در این شهر ساختند و پادشاه آنان، ملکیصدق، به دلیل تمایل به صلح، به «پادشاه صلح» معروف شد و گفته میشود او نام «أوروسالم» را برای شهر برگزید.
در دوران یونانیان، شهر با نام «ایلیا» شناخته میشد که برگرفته از ایلیا بن ارم بن سام بن نوح (ع) است. این نام در زمان امپراتور رومی هادریان به ایلیا کاپیتولینا تغییر یافت و حدود ۲۰۰ سال رواج داشت تا اینکه امپراتور کنستانتین که مسیحی شده بود، نام اصلی «أوروسالم» را احیا کرد.
در برخی متون اسلامی قرون وسطی، به ویژه در عهدنامه عمریه، شهر با نام «ایلیا» یاد شده که خلاصهای از نام لاتین آن است.
در دوران هلنیستی، این نام به «هیروسلیما» تغییر یافت.
در قرون وسطی، نام «بیتالمقدس» رایج شد که از واژه آرامی בית מקדשא به معنای «مکان مقدس» گرفته شده است.
نامهای رایج بیت المقدس در دوران معاصر
در زبان عربی و بهویژه میان مسلمانان، نام قدس بهطور گسترده استفاده میشود که احتمالاً خلاصهای از «بیتالمقدس» یا «شهر قدس» است. همچنین، از عبارت «قدس الشریف» برای تأکید بر قداست شهر استفاده میشود.
در تبلیغات رسمی اسرائیل، شهر با نام «اورشلیم قدس» شناخته میشود.
جاذبههای تاریخی شهر قدس
شهر قدس بهویژه بخش قدیمی آن که یکی از مهمترین جاذبههای تاریخی است، دارای ویژگیهای خاصی میباشد. مساحت قدس قدیم تقریباً یک کیلومتر مربع است و مسجد الاقصی در بخش شرقی شهر قرار دارد. این شهر به محلهها یا «خطط» تقسیم میشود که در آنها بازارهای محلی کوچک، جدا از بازارهای اصلی قرار دارند. محلهها به گونهای طراحی شدهاند که گروههای ساکن با ویژگیهای اجتماعی و دینی مشابه در آنها زندگی میکنند. خیابانهای قدیم شهر پیچدرپیچ و برخی از آنها با طاقهای بلند پوشیده شده است. از جمله مهمترین بناها و تأسیسات مذهبی در قدس میتوان به مساجد، منارهها و مدارس اشاره کرد.
از اوایل قرن نوزدهم، شهر به چهار محله تقسیم شده است. نامهای کنونی این محلهها عبارت است از: محله ارامنه، محله مسیحیان، محله شرف (یا محله یهودیان) و محله مسلمانان.
به استثنای قبه الصخره و مسجد قِبلی (المصلى القبلی)، اکثر مساجد و منارهها در این شهر به دوره مملوکی تعلق دارند. از جمله این بناها میتوان به مناره فخریه (1278م)، مناره باب الغوانمه (1329م)، مناره باب الأسباط (1367م) و دیگر مساجد اشاره کرد که در دوره مملوکی ساخته شدهاند.

یکی از ویژگیهای معماری اسلامی قدس، وجود مدارس آموزشی است. در قرن یازدهم هجری، قدس دارای 630 مدرسه بوده است که از قدیمیترین آنها میتوان به مدرسه منصوریه اشاره کرد که توسط پادشاه منصور قلاوون ساخته شده است. طراحی این مدارس شامل حیاطهایی با حوض است که اطراف آنها ایوانها و اتاقها قرار دارد، و ورودی مدارس از طریق درگاههای زیبا به داخل ساختمان میرود. مدارس مملوکی قدس اگرچه به اندازه مدارس قاهره بزرگ و مجلل نبودند، اما در عین سادگی و ظرافت ویژگیهایی خاص دارند. از جمله این مدارس مملوکی باقیمانده میتوان به مدرسه سلامیه (1300م)، مدرسه جاولیه (1320م)، مدرسه تنکزیه (1329م) و … اشاره کرد.
مسجد الاقصی
مسجدالاقصی، مهمترین بنای شهر بیتالمقدس است برخی از مورخان معتقدند که خلیفه اموی، عبدالملک بن مروان در سال ۶۹۰ میلادی، ساخت این مسجد را آغاز کرد.


مسلمانان به مکانی که مصلای مروانی، مسجد جامع القبلی و مسجد قبهالصخره در آن واقع شدهاند، مسجدالاقصی یا «حرم شریف» هم میگویند.
مسجد قبهالصخره، بخشی از مسجدالاقصی
قبه الصخره، برجستهترین نماد شهر قدس است که گنبد طلایی آن از فواصل دور و از نقاط مختلف شهر بهوضوح دیده میشود. این مسجد در حرم شریف قدس واقع شده و درون آن صخره مقدسی قرار دارد که مسلمانان معتقدند پیامبر اسلام، حضرت محمد (ص)، از آنجا به آسمان عروج کرده است.

ساخت این گنبد در دوران خلافت اموی و در زمان خلیفه عبدالملک بن مروان آغاز شد؛ او تمایل داشت مکانی بسازد که مسلمانان برای فرار از سرما و گرما به آن پناه ببرند و بهعنوان زیارتگاهی برای حجاج باشد، نه صرفاً مسجدی برای نماز.
دیوار ندبه
این دیوار که به نامهای «حائط المبکی» یا دیوار البراق هم شناخته میشود، در بخش غربی حرم شریف قدس قرار دارد. یهودیان باور دارند که این دیوار، باقیماندهای از دیوار قدیمی معبد هیرود است و بنابراین یکی از مقدسترین مکانها در دین یهودی به شمار میآید. گفته میشود که یهودیان از قرن چهارم میلادی در این مکان نماز میخواندند و طبق برخی منابع تاریخی، برخی از یهودیان ثروتمند در قرن نوزدهم تلاش کردند این مکان را از اوقاف اسلامی خریداری کنند، اما موفق نشدند. یهودیان تنها در سال ۱۹۶۷ پس از الحاق قدس شرقی به اسرائیل توانستند به طور عملی کنترل آن را به دست آورند.

کلیسای القیامه
کلیسای «مقبره مقدس یا رستاخیز» یکی از مهمترین و مقدسترین مکانهای اورشلیم است. بسیاری از مسیحیان بر این باورند که این کلیسا در تپه جلجتا یعنی محلی که عیسی مسیح بر اساس روایات عهد جدید در آنجا مصلوب شد، قرار دارد.

این کلیسا همچنین مکانی را در بر دارد که گفته میشود عیسی در آن دفن شد و سپس از مرگ برخاست. به همین دلیل، از حدود قرن چهارم میلادی، مسیحیان از سراسر جهان به زیارت این کلیسا میآیند.
امروزه، این کلیسا مقر پاتریارک ارتدکس یونانی اورشلیم است و بین سه فرقه مسیحی تقسیم شده است: کاتولیکهای رومی، ارتدکسهای یونانی و ارامنه ارتدکس. سایر کلیساها نیز دارای محراب یا بخشی در این مکان هستند که به فرقه خود اختصاص دارد.
در گذشته، بین اعضای این سه فرقه، درگیریها و اختلافاتی بر سر نگهداری کلیدهای کلیسا رخ داده است. برای حل این مشکل، از دوران عثمانی، یک خانواده مسلمان اورشلیمی مسئولیت نگهداری کلیدهای کلیسا را بر عهده دارد؛ این سنت تا به امروز ادامه دارد.
برج قلعه یا برج داوود
این برج که همچنین به نام برج داوود شناخته میشود، بخشی از یک قلعه قدیمی است که در نزدیکی باب الخلیل در شهر قدیمی اورشلیم واقع شده است.

این قلعه در قرن دوم قبل از میلاد به منظور تقویت یک نقطه استراتژیک در اورشلیم ساخته شد و توسط چندین تمدن مختلف از جمله بیزانسیها، اعراب، صلیبیها، ممالیک و عثمانیها تخریب و بازسازی شد. این برج به نام «برج داوود» هم شناخته میشود، هرچند که این برج با برج قلعه داوود که پیش از ساخت این برج تخریب شده است، تفاوت دارد.
باب العمود یا باب دمشق
این دروازه، یکی از مهمترین و زیباترین دروازههای شهر قدیم است. دروازه فعلی در سال ۱۵۴۲ به دستور سلطان عثمانی، سلیمان قانونی، ساخته شد. دروازه اصلی آن به زمان معبد هیرود باز میگردد و سپس تخریب شد و در دوره امپراتور هادریان در قرن دوم میلادی، یک دروازه جدید ساخته شد.

در جلوی این دروازه ستونی قرار داشت که یادبودی از پیروزیهای نظامی روم بود و به همین دلیل به این دروازه در زبان عربی «باب العمود» گفته میشود. در رسانههای اسرائیلی، این دروازه اغلب «باب نابلس» نامیده میشود.
آسیاب مونتفیوری
این آسیاب که همچنین به نام «آسیاب باب الخلیل» شناخته میشود، در سال ۱۸۵۷ در محله «مشکنوت شعاننیم» ساخته شد. موسى مونتفیوری، یک خیّر یهودی انگلیسی، برای ساخت این آسیاب، مبلغی اهدا کرد تا سطح صنعت، آموزش و بهداشت در سرزمینهای مقدس را بهبود بخشد.

امروزه این بنا به یک موزه کوچک تبدیل شده است که دستاوردهای موسى مونتفیوری را به نمایش میگذارد.
مقبره حضرت مریم
این مقبره در وادی الجوز، در دامنه کوه زیتون قرار دارد و نزدیک به کلیسای کل الأمم واقع شده است. بیشتر کلیساهای شرقی باور دارند که این مکان مقبره حضرت مریم، مادر عیسی مسیح است. در دهه ۱۹۷۰، یک راهب فرانسوی کاتولیک، حفاریهایی در این مکان انجام داد که موجب کشف یک قبرستان قدیمی متعلق به قرن اول میلادی شد که مردم مسیحی محلی معتقدند مقبره اصلی در آن، متعلق به حضرت مریم است.

مسجد عمر بن الخطاب
این مسجد در برابر صحن جنوبی کلیسای قیامت واقع شده است. مسجد در محلی ساخته شده است که عمر بن الخطاب، خلیفه دوم مسلمانان، هنگامی که کلیدهای قدس را از پاتریارک صفرنوس گرفت، در آنجا نماز خواند.

مسجد کنونی در سال ۱۱۹۳ به دستور سلطان ایوبی، افضل بن صلاحالدین ساخته شد و در قرن نوزدهم دوباره بازسازی شد.
کلیسای جامع تثلیث مقدس
این کلیسا که به نام «کلیسای مسکوویا» نیز شناخته میشود، بخشی از مجموعهای بزرگ است که در مرکز قدس واقع شده است. این کلیسای جامع، توسط مبلغان روس در قرن نوزدهم ساخته شد. ساخت این بنا در سال ۱۸۶۳ به پایان رسید و در سال ۱۸۷۲ به طور رسمی تقدیس شد.

این کلیسای جامع در سالهای ۱۸۹۵ تا ۱۸۹۷ بازسازی شد و در طول جنگ ۱۹۴۸ آسیبهای زیادی دید. از آن زمان تحت نظارت پاتریارکی مسکو قرار دارد.
باب الأسباط
باب الأسباط، یکی از دروازههای شهر قدیم اورشلیم است که در دیوار شرقی این شهر واقع شده است. این دروازه، آغاز مسیر آلام (Via Dolorosa) است که بر اساس اعتقادات مسیحیان، عیسی مسیح در آن مسیر تا محل مصلوب شدن خود حرکت کرد.

یکی از ویژگیهای برجسته این دروازه، وجود چهار نقش برجسته از حیواناتی است که اغلب به اشتباه به عنوان شیر شناخته میشوند، در حالی که در واقع ببر هستند. این نقوش به دستور سلطان سلیمان قانونی به عنوان یادبودی برای پیروزی عثمانیها بر ممالیک در شام حک شدهاند.

باب الأسباط در طول تاریخ، شاهد رویدادهای مهمی بوده است؛ فاتحان و مهاجمان در طول قرون مختلف از این دروازه وارد شهر شدهاند. در دوران معاصر، تانکها و نیروهای اشغالگر اسرائیلی از طریق این دروازه به شهر قدیم نفوذ کردهاند.
کلیسای جامع سنت جرج (کلیسای جامع قدیس جرج)
این کلیسا در سال ۱۸۹۹ تأسیس شده و اسقف نشین اورشلیم است.

کنیسه بزرگ اورشلیم
این کنیسه، بزرگترین کنیسه در شهر است که در سال ۱۹۸۲ ساخته شده است. این مکان بهعنوان مرکز مذهبی و فرهنگی جامعه یهودی در اورشلیم شناخته میشود.

باب الساهره (دروازه هیرود)
این دروازه، یکی از دروازههای شهر قدیم اورشلیم است که در دیوار شرقی شهر واقع شده و به محله مسلمانان نزدیک است. این دروازه در سال ۱۸۷۵ ساخته شده و بهعنوان یکی از جدیدترین دروازههای شهر قدیم اورشلیم شناخته میشود.

کلیسای مریم مجدلیه
این کلیسا در کوه زیتون واقع شده و تحت سرپرستی پاتریارکی مسکو برای ارتدوکسهای روس است. این کلیسا به یاد مریم مجدلیه، یکی از پیروان عیسی مسیح، ساخته شده است.

ساخت آن در سال ۱۸۸۶ به دستور تزار الکساندر سوم بهعنوان صدقهای برای روح مادرش، ماریا الکساندروونا، آغاز شد. در این کلیسا، بقایای سه قدیس ارتدوکس نگهداری میشود.
طریق الآلام
طریقالآلام، مسیری است که به اعتقاد مسیحیان، عیسی مسیح در راه رسیدن به تپه جلجتا، جایی که به صلیب کشیده شد، طی کرد. این مسیر شامل ۱۴ مرحله است که در آنها وقایع مختلفی مانند سقوط مسیح، دیدار با مادرش و کمک سیمون قیرونی در حمل صلیب رخ داد.

طریقالآلام در شهر قدیم اورشلیم واقع شده و یکی از مکانهای زیارتی مسیحیان در سراسر جهان است. ساختار کنونی این مسیر در قرن هجدهم ایجاد شده و با علائمی مشخص شده است تا مکانهای مهم را نشان دهد.
دروازه هارام
که به دروازه محراب داوود یا دروازه داوود نیز شناخته میشود، یکی از دروازههای شهر قدیم اورشلیم است.

این دروازه بهصورت زاویهدار در دیوار شهر ساخته شده و احتمالاً این طراحی به دلایل دفاعی یا برای نزدیکتر کردن آن به یافا، جایی که حجاج از آن وارد شهر میشدند، انجام شده است.
موزه راکفلر
موزه راکفلر یا موزه فلسطین برای آثار باستانی، پیش از نکبت (وقایع سال 1948و آوارگی فلسطینیان) در قدس شرقی، اولین موزه آثار باستانی در منطقه خاورمیانه است و در دوره قیمومیت بریتانیا ساخته شد.

فرهنگ و تمدن در بیت المقدس
قدس به عنوان یک شهر، فرهنگها و ادیان مختلف را در خود جای داده و به عنوان یک مرکز مذهبی مهم شناخته میشود که دین، نقش بسیار بزرگی در زندگی ساکنان آن، اعم از عربها و اسرائیلیها، ایفا میکند.
فرهنگ ساکنان قدس، بخش زیادی از هویت آنان از زمانهای دور بوده است، که بیشتر این فرهنگ بهویژه در لهجه یا گویش مردم این منطقه نمایان است؛ بهطوری که لهجه مردم قدس از بسیاری از لهجههای فلسطینی دیگر متمایز است، زیرا در این لهجه حرف «قاف» به «الف» تبدیل میشود.
لباس سنتی و پوشش مردم بیت المقدس
همچنین، لباس سنتی مردم قدس نیز تفاوتهای قابل توجهی با دیگر نواحی فلسطین دارد. به عنوان مثال، لباس قدس، حاوی نشانههایی از تمام دورانهایی است که بر این شهر گذشته است. در قسمت سینه، گنبد ملکههای کنعانیان دیده میشود، در کنار لباس نشانهایی از دوران حکومت صلیبیان و همچنین هلال و آیات قرآن بهعنوان نماد بازگشت قدس به حاکمیت اسلامی و عربی دیده میشود.
بیتالمقدس به عنوان شهری با تنوع فرهنگی و دینی، نقش مهمی در شکلگیری هویت ساکنان خود ایفا کرده است. لهجه محلی این منطقه با تبدیل حرف “ق” به “ا” متمایز میشود. لباس سنتی زنان بیتالمقدس نیز ویژگیهای خاص خود را دارد؛ این لباس که به «ثوب قدسی» معروف است، با پارچهای از ابریشم سیاه دوخته میشود و دارای طرحهای شعلهمانند است که نمادی از حزن و اندوه پس از نکبت (۱۹۴۸) میباشد. پیش از آن، این لباس به رنگ سفید بود.
این لباسها و لهجهها نشاندهنده تاریخ و فرهنگ غنی فلسطین هستند که در طول قرنها توسعه یافته و همچنان در زندگی روزمره ساکنان بیتالمقدس حضور دارند.
آثار نکبه (روزی که فلسطینیان توسط اسراییل به اجبار کوچانده و آواره شدند) نیز در لباس فلسطینی نمایان است، بهویژه از طریق رنگها که حزن و دلتنگی را منتقل میکند. این تغییرات رنگی و کاهش استفاده از رنگهای روشن، نشاندهنده وضعیت اقتصادی ضعیف و بیتوجهی به هنر تزئین لباس است.
قدس؛ پایتخت فرهنگی جهان عرب
در سال 2009، قدس (اورشلیم) به عنوان پایتخت فرهنگی جهان عرب معرفی شد. این شهر، میزبان بسیاری از نمایشگاههای هنری است، از جمله «خانه تیخو» که در مرکز شهر قرار دارد و به موزهای تبدیل شده است. در این موزه، آثار هنری «حنا تیخو» که معروف به نقاشی از تپههای قدس است، به نمایش گذاشته میشود. همچنین آثار شوهرش که چشمپزشک بود و در سال 1912 اولین کلینیک چشمپزشکی در قدس را افتتاح کرد، در این موزه نمایش داده میشود.
علاوه بر آن، «نمایشگاه الحوش» که در سال 2004 تأسیس شده است، آثار هنری مختلفی از هنرمندان فلسطینی را به نمایش میگذارد.
قدس همچنین میزبان بسیاری از فعالیتهای فرهنگی و هنری است، از جمله موزه اسلامی که در حریم مسجدالاقصی قرار دارد. این موزه در سال 1923 تأسیس شده و مجموعهای گسترده از آثار باستانی اسلامی را در خود جای داده است که از ابزارهای کوچک مانند لوازم آرایش با سرمه و دستنوشتههای کمیاب گرفته تا ستونهای مرمری عظیم را شامل می شود.
مرکز تئاتر ملی فلسطین نیز در قدس مستقر است که به حفظ فرهنگ و هویت فلسطینی و عربی در این شهر کمک میکند و در بسیاری از فعالیتها مشارکت دارد که هدف آنها احیای هنر و فرهنگ در جامعه فلسطینی است. همچنین، موسسه ملی موسیقی ادوارد سعید، ارکستر جوانان فلسطینی را حمایت میکند که در سال 2009 جشنی فرهنگی در کشورهای حوزه خلیج فارس و سایر کشورهای خاورمیانه برگزار کرد.
اسرائیل جشنهای اعلام اورشلیم بهعنوان پایتخت فرهنگی جهان عرب را به دلیل اینکه تحت حمایت تشکیلات خودگردان فلسطین بود، ممنوع کرد. بهجای آن، جشنی در بیت عنان برگزار شد که بیش از ۱۵٬۰۰۰ نفر در آن شرکت کردند.
در اورشلیم، تعدادی مؤسسه و سازمان غیرانتفاعی برای نزدیکتر کردن ساکنان عرب و اسرائیلی فعالیت میکنند. از جمله این سازمانها میتوان به «صندوق ابراهیمی» و «مرکز تبادل فرهنگی اورشلیم» اشاره کرد که پروژههای فرهنگی مشترکی بین اسرائیلیها و فلسطینیها را اجرا می کنند.
همچنین، «مرکز موسیقی و رقص شرقی اورشلیم » کارگاههایی برای هر دو گروه برگزار میکند و با تشویق آنان به فعالیتهای هنری مشترک، به تقویت گفتوگو و ارتباط بین آنها میپردازد.
ارکستر جوانان یهودی-عربی نیز اجراهایی از ترکیب موسیقی سنتی اروپایی و خاورمیانهای ارائه میدهد.
در سال ۲۰۰۸، هنرمند لهستانی «چسلاو دزاویگای» مجسمهای با عنوان «یادبود تسامح» ساخت که نمادی از همزیستی مسالمتآمیز مورد انتظار بین فلسطینیها و اسرائیلیها است. این مجسمه بر روی تپهای بین شهرک تلپیوت شرقی و جبل مکبر نصب شده و نشاندهنده تلاش ساکنان بیت المقدس برای دستیابی به صلح است.
همچنین، رویدادهایی مانند مسابقات «شیشبش» (تختهنرد) برگزار میشود که عربها و یهودیان را در محیطی دوستانه گرد هم میآورد و به تقویت همزیستی و صلح کمک میکند.
شخصیتهای مشهور شهر بیت المقدس
تعدادی از شخصیتهای برجسته که از قدس برخاستهاند، عبارتند از:
مصطفی البرغوثی

فعال صلح فلسطینی که در سال 2005 برای ریاست تشکیلات خودگردان فلسطینی نامزد شد، اما در مقابل محمود عباس شکست خورد.
شیخ محمد امین الحسینی

روحانی مسلمان و یکی از ملیگرایان عرب که از 1921 تا 1948 مفتی قدس بود و پس از تلاشهای بریتانیاییها برای دستگیریاش به کشورهای همجوار پناه برد. وی در سال 1974 در بیروت درگذشت.
عبدالقادر الحسینی

ملیگرا و بنیانگذار سازمان جهاد مقدس که در جنگ 1948 میان عربها و یهودیان، رهبری این نیروها را بر عهده داشت.
محمد کامل البدیری
مأمور تام الاختیار منطقه رامالله در دوران عثمانی و بنیانگذار روزنامه «الصباح».
مبارک عوّاد
روانشناس فلسطینی-آمریکایی که پس از تأسیس دولت اسرائیل به قدس شرقی پناه برد و از پذیرش تابعیت اسرائیلی خودداری کرد.
ابتسام برکات

نویسنده، شاعر و معلم فلسطینی-آمریکایی که خاطرات کودکی خود تحت اشغال اسرائیل را با عنوان «طعم آسمان: کودکی فلسطینی» در سال 2007 منتشر کرد و مورد استقبال قرار گرفت.
جمال الدجانی

روزنامهنگار فلسطینی-آمریکایی و تهیهکننده تلویزیونی که جوایز مختلفی را دریافت کرده است.
ولید خالدی

مورخ فلسطینی و فارغالتحصیل دانشگاه آکسفورد که بیشتر در آثارش به مسئله تبعید فلسطینیها پرداخته و یکی از بنیانگذاران انجمن علمی سلطنتی در اردن است.
غاده الکرمی

پزشک، نویسنده و معلم فلسطینی که در بیشتر مقالاتش به مسائل فلسطینی پرداخته و در دانشگاه اکستر تدریس میکند.
حسام الدین جار الله

روحانی مسلمان که رهبری مبارزات علیه قیمومیت بریتانیا را بر عهده داشت و در سال 1948 مفتی قدس شد.
مجیرالدین العلیمی
قاضی قدس و مورخ اسلامی که درباره تاریخ قدس و الخلیل در دوران قرون وسطی نوشته است. کتاب او «الأنس الجلیل بتاریخ قدس و الخلیل» از مهمترین منابع تاریخ قدس در آن دوران است.
محمد بن احمد شمسالدین المقدسی
جغرافیدان عرب از دوران قرون وسطی که کتاب «أحسن التقاسیم فی معرفه الأقالیم» را نگاشته است.
عفیف صافیه

دیپلمات فلسطینی که مسئولیتهای مختلفی را بر عهده داشت و آخرین مقام او سفیر فلسطین در روسیه بود.
ادوارد سعید

نظریهپرداز ادبی فلسطینی-آمریکایی و فعال حقوق بشر که به عنوان «پرقدرتترین صدای سیاسی فلسطینیها» شناخته میشود.
منیب یونان

رئیس اتحادیه لوتری جهانی از سال 2010 و اسقف کلیسای انجیل لوتری در فلسطین و اردن از 1998.
خوراکیها و غذاهای شهر بیت المقدس
پس از نکبه فلسطین در سال 1948، هزاران پناهنده از روستاهای اللد، الرمله و الخلیل به قدس آمدند و همچنین صدها خانواده از الخلیل به دلایل اقتصادی و اجتماعی به قدس مهاجرت کردند.
این تنوع در جامعه مَقدَسی، تأثیر زیادی بر نوع آشپزی در این شهر گذاشت. در آشپزی قدس، اکثر غذاهای فلسطینی را میتوان پیدا کرد، اما در آشپزی قدس ویژگیهای خاصی نیز وجود دارد. یکی از این ویژگیها استفاده از روغن زیتون در بیشتر غذاها نسبت به روغن حیوانی است، برخلاف آشپزیهای الخلیل و بیت لحم. همچنین، در زمستان، آشپزی قدسیها به گیاهانی که پس از بارش باران رشد میکنند، وابسته است و بسیاری از غذاهای گرم در این فصل تهیه میشود.
پخت با شیر در مناطق اطراف قدس
بیت لحم، الخلیل و بئر السبع به دلیل وجود مراتع وسیع، جوامع روستایی و بدوی شکل گرفتند که از آداب و رسوم عربی اصیل برخوردار بودند. یکی از این رسوم در جنوب شام، پخت غذا با لبن مخیض (دوغ) یا جمید است که برخی مورخان آن را به عنوان یک رسم کنعانی قدیمی میدانند. این در حالی است که در آیین یهود، چنین چیزی ممنوع است، زیرا خوردن گوشت گوسفندی که در شیر خودش پخته شده باشد، برای یهودیان حرام است.
در آشپزی قدسی، یکی از معروفترین غذاهایی که با شیر یا دوغ تهیه میشود، «منسف» است که گوشت گوسفند محلی در شیر یا دوغ فراوان پخته میشود. آنچه منسف را در بیتالمقدس متمایز میکند، وجود «فت» در آن است. در برخی از روستاهای این شهر، تکههای نان رقاق (نانی که کاملاً بدون خمیرمایه و روی ساج پخته میشود)، خرد شده و روی آن بلغور پختهشده با روغن حیوانی ریخته میشود. سپس لایهای از برنج روی آن قرار میگیرد و در نهایت، غذایی متفاوت از منسف معمولی به دست میآید که در مراسم عروسی و دیگر مناسبتها مصرف میشود. این سبک خاص از منسف بیشتر در مناطقی همچون ابو دیس، اجتماعات بدوی اطراف آن و برخی روستاهای شمال بیتالمقدس رایج است.
خانم ماجده صبحی، پژوهشگر غذا در قدس، تأکید میکند که آشپزی قدسی، بخش اصلی و اصیل از آشپزی مناطق شام است و به طور عمده بر اساس منابع طبیعی قدس و محصولاتی که از خاک این منطقه بدست میآید، بنا شده است. غذاهای قدس همیشه با همنشینی و در کنار خانواده و مردم در محیطی گرم و صمیمی سرو میشود.
ویژگیهای عمومی آشپزی قدسی
• روغن زیتون: استفاده از روغن زیتون در بیشتر غذاها که آن را از دیگر مناطق فلسطین نظیر الخلیل و بیت لحم، متمایز میکند.
• ترکیب با گیاهان زمستانی: آشپزی قدسی در فصل زمستان بیشتر به گیاهانی که بعد از بارش باران رشد میکنند، وابسته است.
• ذخیره سازی زمستانی: ذخیره کردن مواد غذایی به صورت خشک کردن، منجمد کردن و ترشی انداختن برای استفاده در فصول سرد.
مطبخ زمستانی شهر بیت المقدس
در زمستان، فلسطینیها غذاهایی که از قبل ذخیره کردهاند، مانند حبوبات، سبزیجات، میوهها و زیتونها را استفاده میکنند.
خانم ماجده صبحی، پژوهشگر اجتماعی در قدس، در اینباره توضیح میدهد که بسیاری از غذاهای زمستانی به ویژه دسرها، از روغن زیتون و حبوباتی مانند نخود و لوبیا سفید که انرژی زیادی دارند، تهیه میشود.
یکی از غذاهای ویژه زمستانی در قدس، خورشت لوبیا سفید خشک است که با گوجهفرنگی و گوشت پخته میشود و معمولاً همراه با برنج سرو میشود. این غذا اغلب با گوشت گوسفند یا گاو پخته میشود و از طعمی ویژه برخوردار است.
عدس و غذاهای خاص آن عدس در آشپزی قدسی جایگاه ویژهای دارد و در بسیاری از غذاهای زمستانی مانند مجدره (برنج و عدس) و سوپ عدس استفاده میشود. اما آشپزی قدسی به ویژه در برخی غذاها مانند سوپ عدس قهوهای و «رشتیه» یا «رشطا و عدس» شناخته شده است که در این غذا، عدس با تکههای خمیر کوچک و پیاز پخته میشود و با پیاز سرخشده و سماق تزئین میشود.
برخی از غذاهای ویژه زمستان قدس
• خورش لوبیا سفید: این غذا با گوشت و گوجهفرنگی که با برنج سرو میشود.
• عدس: عدس در غذاهای زیادی مانند مجدره و سوپ عدس استفاده میشود و در قدس به ویژه عدس قهوهای با برگهای چغندر و همچنین رشتیه که ترکیب عدس با خمیر و پیاز است، محبوبیت دارند.
غذاهای با لبن (شیر و دوغ)
• منسف: گوشت گوسفند محلی پخته شده در لبن جمیم یا لبن مخض، که در قدس با نان پخته شده و بلغور سرو میشود.

• عکوب بلبن: گیاهی با برگهای خاردار که در مناطق مدیترانهای رشد میکند و در پایان ماه ژانویه میروید را با گوشت میپزند و با سسی که ماده اصلی آن ماست است، میل میکنند.
• جریشه سلوان: یک نوع پلو تهیه شده از گندم پخته با لبنیات بومی و آبگوشت، که در مراسم عروسیهای زمستانی سرو میشود.
حلویات (شیرینیها)ی زمستانی
• بسیسه: یک نوع دسر قدسی از انجیر خشکشده و روغن زیتون و آرد که بیشتر در روستاهای شمال غرب قدس تهیه میشود.
• مطبق با پنیر و روغن زیتون: این حلوا که در مغازه زلاطیمو در شهر قدیم قدس به فروش میرسد، از اواخر قرن نوزدهم تهیه میشود و در فصول سرد بسیار محبوب است.
کعک با کنجد، خوراکی سنتی و معروف بیت المقدس
آشپزی قدس بخشی اساسی از میراث فرهنگی فلسطین است و تنوع و تاریخ این شهر را نشان میدهد. برخی از غذاهای قدسی محبوبیت ویژهای دارند و تاریخ طولانیای دارند که نسلها از طریق نانواییها و مناسبتهای سنتی آنها را به ارث بردهاند.

یکی از معروفترین وعدههای صبحانه در قدس کعک با کنجد یا کیک کنجدی است که به عنوان نمادی از صبحانه قدسی شناخته میشود. فرن ابو سنینه در محله شرف در شهر قدیم، یکی از قدیمیترین نانواییهای قدس است که بیش از 800 سال قدمت دارد و مرجعی تاریخی برای این نوع کیک به شمار میرود. این نانوایی به عنوان مکانی برای خرید کیک تازه شناخته میشود. کیک با کنجد تهیه میشود و معمولاً همراه با چای یا قهوه سرو میشود و بخشی از هویت زندگی روزمره در قدس است.
نانواییهای قدس: فراتر از پخت نان
نانواییها در قدس تنها به پخت کعک (کیک) و نان محدود نمیشوند، بلکه مکانهایی برای تهیه برخی از غذاهای سنتی مانند مقلوبه و قدره نیز هستند. این غذاها از غذاهای پرطرفدار محسوب میشوند که در بسیاری از مواقع در مناسبتهای دینی یا اجتماعی تهیه میشوند. همچنین مشبک از شیرینیهای سنتی است که به طور ویژه در مناسبتهای مذهبی مانند یادبود میلاد پیامبر تهیه میشود.
نانواییها همچنین به عنوان منبع گرما عمل میکردند، زیرا مردم از زغال سنگی که در هنگام پخت غذا استفاده میشد برای گرم کردن خانههای خود بهره میبردند.
مقاومت فرهنگی از طریق غذا
غذاهای فلسطینی تبدیل به بخشی از مبارزه فرهنگی علیه اشغالگری اسرائیل شدهاند، که تلاش دارد این میراث را از صاحبان اصلی آن برباید و به خود نسبت دهد. غذاهای سنتی فلسطینی مانند کعک و مقلوبه نمادهایی از حضور فلسطینیها در سرزمینشان از هزاران سال پیش هستند. این غذاها نماد هویت فلسطینی هستند و در حفظ یاد و خاطره نسلهای گذشته نقش دارند.
تأثیر محیط زیست بر غذاهای بیت المقدس
آشپزی قدسی تحت تأثیر عوامل محیطی قرار گرفته است. آشپزی در شمال فلسطین بیشتر به استفاده از سبزیجات و روغن زیتون و مرغ، وابسته است، در حالی که در جنوب فلسطین به دلیل محیط بیابانی، مردم بیشتر به محصولات لبنی و حیوانات وابسته هستند. قدس که بین این دو منطقه قرار دارد، غذایش ترکیبی از هر دو منطقه است.
اشغال و تأثیر آن بر نانواییهای قدیمی قدس
نانواییها در شهر قدیمی قدس مانند دیگر مغازهها و کسبوکارهای قدس از تجاوزات اشغالگران در امان نیستند،. این نانواییها پس از فوت صاحبانشان با خطر تعطیلی مواجه میشوند و شهرداری اشغالگر در چنین مواقعی اقدام به لغو مجوزها یا اخذ هزینههای سنگین برای تمدید مجوز به وراث میکند. صاحبان نانواییها همچنین با مشکلات زیادی برای بازسازی و ترمیم نانواییهایشان روبرو هستند و در صورت انجام تعمیرات داخلی، جریمههای مالی سنگینی اعمال میشود. علاوه بر این، شکایاتی علیه آنها به دلیل تولید دود در مناطق مسکونی نیز ارائه میشود.
نانواییهای قدیمی قدس، تحت تأثیر ورود ماشینآلات جدید در صنعت غذا قرار گرفتهاند و همچنین مردم به استفاده از نانواییهای خانگی روی آوردهاند که این باعث کاهش استفاده از نانواییهای قدیمی شده است.
مشهورترین غذاهای ماه رمضان در قدس عربی
غذاهای افطار و سحر در قدس عربی، شامل بسیاری از غذاهای خوشمزهای است که طعمی خاص به سفره میدهند. برخی از این غذاها عبارتند از:
شکشوکه

ترکیبی لذیذ از تخممرغ و سبزیجات مانند فلفل و گوجهفرنگی و پنیر، که همراه با نان خورده میشود.
نان شله

یکی از مشهورترین انواع نان در قدس است که طعمی منحصر به فرد دارد و گاهی از آرد و کاکائو با افزودن شکلات یا دانههای خشخاش یا طعم پرتقال و دارچین درست میشود.
کبه
غذایی با مواد پرکننده از گوشت بره همراه با ادویهها که کاملاً در بلغور پوشانده میشود و از غذاهای معروف در ماه رمضان است.
جشنون
مشابه نان فطیر که همراه با سس گوجهفرنگی، لیمو و پنیر رندهشده سرو میشود و گاهی تخممرغ پخته به آن اضافه میشود.
اورما حمص

در این غذا گوشت بره خرد شده به سس حمص اضافه میشود و با سالاد یا نان عربی سرو میشود.
منسف
این غذا از گوشت بره و سسهای مختلف و مغزها مانند بادام و فندق تشکیل شده و بهطور سنتی با دست خورده میشود.
فلافل

توپک هایی از مخلوط نخود و لوبیا با ادویهها که همراه با سالاد سرو میشود.
کنافه

شیرینی معروفی که گاهی با پنیر بز و مغزها و شربت عسل سرو میشود.
قهوه با هل
قهوهای که با هل، طعم داده میشود و معمولاً بدون شکر مصرف میشود.
حمص

یکی از غذاهای اصلی در آشپزی فلسطینی که از نخود، طحینه، آب لیمو و فلفل تهیه میشود.
شاورما

غذایی لذیذ که از گوشت بره یا مرغ تهیه میشود و در نان صاج یا لافاش پیچیده میشود.
طحینه
ترکیبی از طحینه (کنجد له و خمیری شده یا همان ارده)، روغن زیتون و سیر که همراه با غذاهای کبابی یا بهعنوان پایهای برای سسها مصرف میشود.
تتبیله الضلع
تتبیله الضلع یکی از غذاهایی است که زینت بخش سفرههای خانوادههای قدسی در عید فطر است. این غذا از گوشت چرخکرده همراه با آب مرغ، به علاوه سینه مرغ یا دنده گوسفند تشکیل میشود.
داوود پاشا
غذای داوود باشا به شکل کوفتههای گوشت سرخشده که در سس گوجهفرنگی پخته میشود یا فقط به صورت سرخشده سرو میشود. این غذا به زمان والی عثمانی ، داوود پاشا، که در زمان سلطان محمود دوم در بغداد حکمرانی میکرد، منتسب است.

کفته بورق العنب
کوفته با برگ انگور، یکی از غذاهای مخصوص اهل قدس است که گوشت چرخکرده داخل برگ انگور پیچیده و سپس در فر پخته میشود.
قرشله

نانی شیرین و برشته است که قدیم در ماه رمضان به طور خاص در سحرها تهیه میشد.
المکموره

این غذای فلسطینی خوشمزه و غنی از روغن زیتون و سماق، از لایههای خمیر پرشده با مرغ و پیاز خردشده است که در فر پخته میشود و یکی از لذیذترین غذاهای قدسی در سفرههای افطار است.
السماقیه
سماقیه یکی از غذاهای معروف فلسطینی است که از گوشت، برگ چغندر و نخود تشکیل میشود و معمولاً در مناسبتهای مهم مخصوصاً اولین روز عید سرو میگردد. این غذا به دلیل داشتن سماق، به این نام خوانده میشود.
المفتول

المفتول، یکی از غذاهای رایج در قدس است که از دانههای کوچک یا گلولههای مفتول تهیه شده از آرد است و با گوجهفرنگی، پیاز خردشده و نخود، پخته میشود.
المقلوبه

بسیار کم پیش میآید که هفتهای بر یک خانواده مَقدَسی بگذرد و غذایی به نام «مقلوبه» در سفره آنها نباشد. این غذا از برنج، سبزیجات و گوشت تهیه میشود و همه با هم پخته میشوند، سپس ظرف پخت به طور معکوس در سینی برگردانده میشود که دلیل نامگذاری آن به المقلوبه است.
الششبرک
یکی از غذاهای محبوب و رایج در میان کشاورزان فلسطینی است که مخصوصاً در روستاهای اطراف قدس تهیه میشود.
المسخن

این غذا از مرغ و پیاز خردشده که در سماق و روغن زیتون غرق شدهاند، تشکیل میشود و همراه با نان کماج یا شراک سرو میشود و با بادام تزئین میشود و در فر سرخ میشود تا رنگ قرمز به خود بگیرد.
الدجاج المحشی (مرغ شکم پر)

دجاج محشی به سک، پسته و گوشت چرخکرده پر میشود که طعم خاص و لذیذی به آن میدهد.
العوامه

این نوع از دسرها در قدس بسیار شناختهشده است و به شکل کرهای است که در شربت شیرین غوطهور میشود. العوامه، یکی از دسرهای قدیمی و اصیل شام است که به طور گسترده در ماه رمضان به دلیل انرژی بالا مصرف میشود.
قطائف

قطائف، یکی از دسرهای شناختهشده در قدس به ویژه ماه رمضان است. این دسر از خمیری شیرین تهیه میشود که با خامه، پنیر یا مغزها پر و بر روی سنگ تخت، پخته میشود.
البرازق

ترکیب کمی آرد و کنجد فراوان، برازق قدسی نازک را تشکیل میدهد که یکی از دسرهای محبوب در قدس است.
شراب الخشاف

این نوشیدنی، اصالتاً از ترکیه میآید و از عصاره خرما تهیه میشود که در آن تکههایی از میوههای خشک و مغزها با هم ترکیب میشوند. این نوشیدنی در میان مردم قدس، مخصوصاً در ماه رمضان برای رفع تشنگی هنگام افطار، محبوب است.
السوس
این نوشیدنی ویژگی خاصی دارد، زیرا شیرینی آن بیشتر از شکر معمولی است و برای رفع تشنگی روزهداران بسیار مفید است.
عصیر الخروب

عصاره خرما، به دلیل خنکی و رطوبت آن در تابستان، یکی از نوشیدنیهای محبوب در قدس است. این نوشیدنی یک نوشیدنی سرد و تازهکننده است که در تابستان تشنگی را از بین میبرد و فواید زیادی برای سلامتی دارد.
عصیر الجلاب

این نوشیدنی از شیره انگور یا شیره خرما تهیه میشود و یکی از نوشیدنیهای مورد علاقه در قدس است.
عصیر قمر الدین

قمرالدین، یک نوشیدنی است که از زردآلو خشک تهیه میشود و به آن روغن زیتون اضافه میشود. این نوشیدنی در فصل زردآلو تهیه میشود و برای ماه رمضان ذخیره میشود. قمرالدین منبع خوبی از ویتامینها و مواد معدنی است و تشنگی را برطرف میکند، بنابراین در سحری توسط مردم قدس مصرف میشود.
عصیر اللوز

عصیر بادام از شیر و عصاره بادام تهیه میشود و به عنوان نوشیدنی مغذی و مفید برای روزهداران شناخته میشود.
حرف آخر
کافه فلسطین به عنوان کافهای اصیل و عربی که انواع غذاهای فلسطینی در آن سرو میشود، با فضایی زیبا و صمیمی، امکان تجربه سفری کوتاه، جذاب و خوشمزه را به دنیای غذاهای عربی، موسیقی و فرهنگ و شهرهای فلسطینی vh برای شما فراهم میکند.
این تجربه را از دست ندهید!